دکتر سعید جوی زاده :مشاور کسب و کارها
آموزشگاه چشم انداز در شهر شیراز برگزار کننده دوره های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سنجش از دور(RS) 

اشتیاق به حواس پرتی

در سال 2009، مت ریچتل، خبرنگار نیویورک تایمز، جایزه پولیتزر را برای گزارشگری ملی با مجموعه ای از مقالات با عنوان (تمایل به حواس پرتی) در مورد خطرات رانندگی هنگام ارسال پیامک یا استفاده از تلفن همراه دریافت کرد. او دریافت که حواس پرتی رانندگان عامل 16 درصد از کل تلفات رانندگی و نزدیک به نیم میلیون جراحت سالانه است. حتی یک مکالمه تلفنی هنگام رانندگی 40 درصد از تمرکز شما خارج می شود و در کمال تعجب می تواند تأثیری مشابه مستی داشته باشد. شواهد به قدری قانع کننده است که بسیاری از ایالت ها و شهرداری ها استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی را غیرقانونی اعلام کرده اند. این منطقی است. اگرچه برخی از ما گاهی مقصر بوده‌ایم، اما هرگز آن را برای بچه‌های نوجوانمان نمی‌پذیریم. برای تبدیل خودروی خانوادگی به یک قوچ کشنده و دو تنی تنها یک پیامک لازم است. انجام چند کار می تواند باعث بیش از یک نوع خرابی شود.

ما می دانیم که چند وظیفه ای حتی می تواند کشنده باشد وقتی زندگی در خطر است. در واقع، ما کاملاً از خلبانان و جراحان انتظار داریم که به استثنای هر چیز دیگری روی شغل خود تمرکز کنند. و ما انتظار داریم که هر کسی که در این موقعیت کوتاهی کرد و در حال انجام کارهای دیگری گرفتار شد، همیشه به شدت مورد تنبیه قرار گیرد. ما هیچ استدلالی را نمی پذیریم و هیچ چیزی جز تمرکز کامل این متخصصان را قبول نمی کنیم. و با این حال،خودمان با استاندارد دیگری زندگی می کنیم. آیا ما برای کار خود ارزش قائل نیستیم یا آن را جدی نمی گیریم؟ چرا وقتی مهمترین کار خود را انجام می دهیم ، چند وظیفه ای را تحمل می کنیم؟ فقط به این دلیل که شغل روزانه ما جراحی نیست ، نباید اینطور فکر کنیم که تمرکز برای موفقیت خودمان و دیگران عامل سرنوشت سازی نیست پس کار شما هم ارزش با کار جراح است. شاید در حال حاضر اینطور به نظر نرسد، اما هر کاری که ما انجام می دهیم در نهایت به این معنی است که هر یک از ما نه تنها وظیفه ای برای انجام دادن داریم، بلکه باید به بهترین نحو انجام دهیم. اگر تقریباً یک سوم از روز کاری خود را به دلیل حواس‌پرتی از دست بدهیم، ضرر انباشته در طول یک شغل چقدر است؟ ضرر برای مشاغل دیگر چیست؟ وقتی به آن فکر می کنید، ممکن است متوجه شوید که اگر راهی برای حل این مشکل پیدا نکنید، در واقع می توانید حرفه یا تجارت خود را از دست بدهید.

علاوه بر کار، حواس‌پرتی‌های ما چه تأثیری بر زندگی شخصی ما می‌گذارد؟ نویسنده دیو کرنشاو این را به درستی بیان کرد که نوشت: «افرادی که ما با آنها زندگی می کنیم و روزانه با آنها کار می کنیم شایسته توجه کامل ما هستند. وقتی به افراد توجه تقسیم‌بندی می‌کنیم، زمان تکه‌تکه، جابه‌جایی را به عقب و جلو می‌کنیم، هزینه تعویض بیشتر از زمان صرف می‌شود. ما در نهایت به روابط مخرب می پردازیم." هر بار که می بینم زوجی با یکی از شرکایش مشغول غذا خوردن هستند و سعی می کنند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند در حالی که دیگری زیر میز برای او پیام می فرستد ، به یاد حقیقت ساده این جمله می افتم.

 برگرفته از کتاب تنها یک چیز ترجمه ی: سعید جوی زاده، فاطمه سلطانی

انتشارات آکادمیک تهران

شماره فروش: 09382252774

تنها یک چیز

 

 


برچسب‌ها: حواس پرتی, عدم تمرکز, فاطمه سلطانی, سعید جوی زاده
[ ] [ ] [ ]

کانال های مغزی

بنابراین ، وقتی ما در واقع دو کار را همزمان انجام می دهیم ، چه اتفاقی می افتد؟ ساده است. ما آنها را از هم جدا کرده ایم. مغز ما کانال هایی دارد و در نتیجه ما قادر به پردازش انواع مختلف داده ها در قسمت های مختلف مغز هستیم. به همین دلیل است که می توانید همزمان صحبت کنید و راه بروید. تداخل کانال وجود ندارد. اما نکته اینجاست: شما واقعاً روی هر دو فعالیت متمرکز نیستید. یکی در پیش زمینه و دیگری در پس زمینه اتفاق می افتد. اگر از روی یک دره روی یک پل طنابی راه می‌رفتید، احتمالاً صحبت نمی‌کردید. شما می توانید دو کار را همزمان انجام دهید، اما نمی توانید به طور موثر روی دو کار در یک زمان تمرکز کنید. حتی سگ من مکس هم این را می داند. وقتی از تلویزیون درگیر یک بازی بسکتبال می شوم، برای جلب توجه به من ضره ای میزند ظاهرا،

بسیاری فکر می کنند که چون بدنشان بدون جهت گیری آگاهانه کار می کند، آنها کارهای چندوظیفه ای می توانند انجام دهند. این درست است ، اما نه آنطور که منظورشان است. بسیاری از اعمال جسمانی ما ، مانند تنفس ، از قسمت متفاوتی از مغز ما انجام می شود تا جایی که تمرکز از آنجا می آید. در نتیجه، هیچ تضاد کانالی وجود ندارد. وقتی می گوییم چیزی "جلو و مرکز" یا "در بالای ذهن" است ، درست می گوییم ، زیرا در آنجا تمرکز رخ ​​می دهد - در قشر جلویی. وقتی تمرکز می‌کنید، مثل این است که نورافکن را روی چیزهایی که مهم هستند بتابانید. شما در واقع می توانید به دو چیز توجه کنید، اما این همان چیزی است که "توجه تقسیم شده" نامیده می شود. و اشتباه نکنید. دو چیز را در نظر بگیرید و توجه شما تقسیم می شود. اگر روی سه چیز تمرکز کنیم و یک چیز از بین می رود.

مشکل تلاش برای تمرکز روی دو چیز به طور همزمان زمانی خود را نشان می دهد که یک کار توجه بیشتری را می طلبد یا اگر به کانالی که قبلاً در حال استفاده است وارد شود. وقتی همسرتان نحوه چیدمان مجدد مبلمان اتاق نشیمن را توصیف می کند، قشر بینایی خود را درگیر می کنید تا آن را در چشمان خود ببینید. اگر در آن لحظه در حال رانندگی هستید، این تداخل کانال به این معنی است که اکنون ترکیب جدید مبل و صندلی را می بینید و عملاً نسبت به ترمز خودرو در مقابل خود کور هستید. شما به سادگی نمی توانید همزمان روی دو چیز مهم تمرکز کنید.

هر بار که سعی می کنیم دو یا چند کار را همزمان انجام دهیم، به سادگی تمرکز خود را تقسیم می کنیم و همه نتایج را در این فرآیند نادیده می گیریم.  چند وظیفگی به این سادگی در مغز ما ایجاد ارتباط میکند:

 

  1. در هر لحظه توانایی مغز بسیار زیاد است. هر چقدر که می خواهید آن را تقسیم کنید، اما بهای آن را در زمان و اثربخشی خواهید پرداخت.
  2. هرچه زمان بیشتری را صرف انجام کار دیگر کنید ، احتمال بازگشت مجدد به وظیفه اصلی کمتر است. به این ترتیب کارهای نیمه تمام روی هم انباشته می شود.
  3. اگر از یک فعالیت به فعالیت دیگر پرش کنید و زمانی که مغزتان به سمت کار جدید تغییر جهت می دهد، زمان را از دست می دهید. این ثانیه ها جمع می شوند. محققان تخمین می زنند که ما 28 درصد از یک روز کاری متوسط ​​را به دلیل ناکارآمدی چند وظیفه ای از دست می دهیم.
  4. چند وظیفه ای مزمن در مورد مدت زمان انجام کارها احساس تحریف ایجاد می کنند. آنها تقریباً همیشه بر این باورند که تکمیل وظایف بیشتر از آنچه در واقع لازم است طول می کشد.
  5. افراد چندکاره بیشتر از افراد غیر چندکاره اشتباه می کنند. آنها اغلب تصمیمات ضعیف تری می گیرند زیرا اطلاعات جدید را به اطلاعات قدیمی ترجیح می دهند، حتی اگر اطلاعات قدیمی تر ارزشمندتر باشند.
  6. افراد چندکاره استرس کاهش دهنده زندگی و شادی را بیشتر تجربه می کنند.

با تحقیقات انجام داده شده، دیوانه کننده به نظر می رسد - دانستن اینکه چگونه چندوظیفه ای منجر به اشتباهات، انتخاب های ضعیف و استرس می شود - به هر حال آن را انجام می دهیم شاید خیلی وسوسه انگیز باشد. کارگرانی که در طول روز از رایانه استفاده می کنند تقریباً 37 بار در ساعت پنجره های ویندوز را تغییر می دهند یا ایمیل یا سایر برنامه ها را چک می کنند. قرار گرفتن در یک محیط حواس‌پرتی باعث می‌شود که حواس‌پرت‌تر باشیم. و احتمال آن بالا است. چند وظیفه‌ای رسانه‌ای در واقع هیجانی را با تغییر تجربه می‌کنند - ترشح دوپامین - که می‌تواند اعتیادآور باشد. بدون آن، افراد می توانند احساس بی حوصلگی کنند. به هر دلیلی، نتایج مبهم هستند: چندوظیفه بودن سرعت ما را کندتر می کند و ما را کندتر می کند.

برگرفته از کتاب تنها یک چیز ترجمه ی : فاطمه سلطانی ، سعید جوی زاده

انتشارات آکادمیک تهران

شماره تماس: 09382252774

تنها یک چیز


برچسب‌ها: فاطمه سلطانی, سعید جوی زاده, تنها یک چیز, تمرکز
[ ] [ ] [ ]

شعبده بازی یک توهم است

ما به طور طبیعی از آن عبور می کنیم. با توجه به اینکه روزانه 4000 فکر به طور متوسط ​​به ذهن ما می رسد، به راحتی می توان فهمید که چرا سعی می کنیم چند کار را همزمان انجام دهیم. اگر تغییر در افکار هر 14 ثانیه یک دعوت برای تغییر جهت باشد، پس واضح است که ما دائماً وسوسه می‌شویم که کارهای زیادی را همزمان انجام دهیم. در حالی که یک کار را انجام می دهیم، فقط چند ثانیه از فکر کردن به چیز دیگری که می توانیم انجام دهیم فاصله داریم. علاوه بر این ، تاریخ نشان می دهد که ممکن است ادامه حیات ما مستلزم تکامل انسان ها باشد تا بتوانند همزمان بر چندین وظیفه نظارت کنند. اجداد ما اگر نمی توانستند در حین جمع آوری انواع میوه ها، دباغی پوست یا صرفاً در کنار آتش پس از یک روز سخت شکار، حیوانات درنده را جستجو کنند، دوام زیادی نداشتند. کشش برای انجام بیش از یک کار در یک زمان نه تنها در ذهن انسان است، بلکه به احتمال زیاد یک ضرورت برای بقا می باشد.

اما شعبده بازی چندوظیفه ای نیست.

شعبده بازی یک توهم است. برای یک ناظر معمولی، یک شعبده باز در حال شعبده بازی با سه توپ در آن واحد است. در واقعیت، توپ‌ها به‌طور مستقل ‌سرعت گرفته و پرتاب می‌شوند. گرفتن، پرتاب کردن، گرفتن، پرتاب کردن، گرفتن، پرتاب کردن. یک توپ در یک زمان. این چیزی است که محققان از آن به عنوان "تغییر وظایف" یاد می کنند.

وقتی از کاری به کار دیگر تغییر می‌کنید، چه داوطلبانه و چه نه، دو اتفاق می‌افتد. اولین مورد تقریباً آنی است: شما تصمیم می گیرید تمرکزتان را بین دو کارتغییر دهید. دومی کمتر قابل پیش بینی است: شما باید "قوانین" را برای هر کاری که می خواهید انجام دهید فعال کنید (شکل 6 را ببینید). جابجایی بین دو کار ساده - مانند تماشای تلویزیون و تا کردن لباس - سریع و نسبتاً بدون مشکل است. با این حال، اگر در حال کار بر روی یک صفحه آماری گسترده هستید و یک همکار برای بحث در مورد یک مشکل تجاری وارد دفتر شما می شود، پیچیدگی نسبی این وظایف باعث می شود که نتوانید به راحتی روی هر دو کار تمرکز کنید. برای شروع یک کار جدید و شروع مجدد کاری که همیشه ترک کرده اید ، مدتی طول می کشد و هیچ تضمینی وجود ندارد که شما دقیقاً همان جایی را که ترک کرده اید ادامه دهید و این کار هزینه بر است "هزینه از نظر زمان اضافی بستگی به پیچیدگی یا ساده بودن کارها دارد ، دکتر دیوید میر، محقق گزارش می دهد این می تواند از افزایش زمانی 25 درصد یا کمتر برای کارهای ساده تا بیش از 100 درصد یا بیشتر برای کارهای بسیار پیچیده متغیر باشد. تعویض کار هزینه ای را به دنبال دارد که عده کمی متوجه می شوند که دارند پرداخت می کنند.

برگرفته از کتاب تنها یک جیز ترجمه ی سعید جوی زاده فاطمه سلطانی

انتشارات آکادمیک تهران

شماره تلفن: 09382252774

تنها یک چیز

 


برچسب‌ها: شعبده بازی, فاطمه سلطانی, سعید جوی زاده, وقت اضافه
[ ] [ ] [ ]

ذهن میمونی

مفهوم انجام بیش از یک کار توسط انسان در یک زمان، توسط روانشناسان از دهه 1920 مورد مطالعه قرار گرفت، اما اصطلاح "چند وظیفه ای" تا دهه 1960 معرفی نشد. از این اصطلاح برای توصیف رایانه ها استفاده می شد نه افراد. در آن زمان ، ده مگاهرتز ظاهراً بسیار سریع بود به طوری که یک کلمه جدید برای توصیف توانایی کامپیوتر در انجام سریع بسیاری از کارهای مورد نیاز بود. در نگاهی به گذشته، آنها احتمالاً انتخاب ضعیفی داشتند، زیرا عبارت "چند وظیفه" ذاتا فریبنده است. چندوظیفه ای در مورد وظایف متعددی است که به طور متناوب یک منبع (CPU) را به اشتراک می گذارند، اما به مرور زمان زمینه تغییر کرد و به معنای انجام چندین کار به طور همزمان توسط یک منبع (یک شخص) تفسیر شد. این یک چرخش هوشمندانه عبارت بود که گمراه کننده بود، زیرا حتی رایانه ها می توانند تنها یک کد را در یک زمان پردازش کنند. وقتی آنها «چند وظیفه ای را انجام می دهند، به عقب و جلو می روند و توجه خود را تا زمانی که هر دو کار انجام می شود تغییر می دهند. سرعتی که رایانه‌ها با آن چندین کار را انجام می‌دهند، این توهم را ایجاد می‌کند که همه چیز در یک زمان اتفاق می‌افتد، بنابراین مقایسه رایانه‌ها با انسان‌ها می‌تواند گیج‌کننده باشد.

مردم در واقع می توانند دو یا چند کار را همزمان انجام دهند ، مانند راه رفتن و صحبت کردن ، یا آدامس جویدن و خواندن نقشه. اما، مانند رایانه‌ها، کاری که نمی‌توانیم انجام دهیم تمرکز روی دو چیز در آن واحد است. توجه ما به عقب و جلو می رود. این برای رایانه ها خوب است، اما عواقب جدی در انسان دارد. دو هواپیمای مسافربری مجاز به فرود در یک باند هستند. به بیمار داروی اشتباه داده می شود. یک کودک نوپا بدون مراقبت در وان حمام رها شده است. آنچه در تمام این تراژدی های احتمالی مشترک است این است که مردم سعی می کنند کارهای زیادی را در یک زمان انجام دهند و فراموش می کنند کار اصلی را که باید انجام دهند.

عجیب است ، اما به نوعی با گذشت زمان تصویر انسان مدرن به چند وظیفه ای تبدیل شده است. ما فکر می کنیم می توانیم، پس فکر می کنیم باید کودکان در حال مطالعه در حین ارسال پیامک، گوش دادن به موسیقی یا تماشای تلویزیون و بزرگسالان هنگام صحبت با تلفن، غذا خوردن، آرایش کردن، هم زمان رانندگی هم می کنند. انجام کاری در یک اتاق در حالی که با کسی در اتاق بعدی صحبت می کنید. سر میز غذا قبل از اینکه دستمال‌ها را بردارند با گوشی همراهشان هم کار می کنند. این بدان معنا نیست که ما زمان بسیار کمی برای انجام همه کارهایی که باید انجام دهیم داریم ، بلکه این است که احساس می کنیم در زمان موجود نیاز داریم کارهای زیادی انجام دهیم. بنابراین ما دو کاره و سه کاره می شویم به این امید که همه کارها را انجام دهیم.

و بعد می رسیم به شغل

دفتر مدرن کارناوالی از خواسته های چندوظیفه ای باعث پرت شدن حواس می شود. در حالی که شما با پشتکار سعی می کنید پروژه ای را تکمیل کنید، شخصی در یک اتاق نزدیک، به سرفه مبتلا می شود و از شما می پرسد که آیا پاستیل دارید یا خیر. سیستم  صوتی پیجینگ دفتر به طور مداوم پیامهایی را که هر کسی در گوش داخلی تلفن داخلی پخش میکند  که به گوش  شما میرسد.گوشی شما روی میز با صدای متن جدید به لرزش در می آید، شبانه روز از دریافت ایمیل های جدید به صندوق ورودی شما مطلع می شوید. انبوهی از نامه‌های باز نشده و انبوهی از کارهای ناتمام در معرض دید مردم قرار می‌گیرند، زیرا مردم تمام روز کنار میز شما تاب می‌خورند تا از شما سؤال بپرسند و حواس شما را پرت کنند. حواس پرتی، مزاحمت، اختلال. ماندن در کار خسته کننده است. محققان تخمین می زنند که هر 11 دقیقه، کار کارگران قطع می شود و سپس تقریباً یک سوم از روز خود را صرف بهبودی از این حواس پرتی می کنند. و با وجود این همه هنوز تصور می کنیم که می توانیم از آن بالاتر برویم و آنچه را که باید در مهلت مقرر انجام دهیم به پایان برسانیم.

ولی ما خودمان را گول میزنیم چندوظیفه ای یک کلاهبرداری است. بیلی کالینز ، برنده جایزه شاعر ، آن را به خوبی خلاصه کرد: "ما آن شخصی را چند وظیفه ای می نامیم ، که به نظر می رسد توانایی انجام بسیاری از کارها را همزمان دارد. ... بوداییان این ذهن را میمون می نامند. " ما فکر می‌کنیم که در چندوظیفه مهارت داریم، اما فقط خودمان را گول می زنیم.

برگرفته از کتاب تنها یک چیز ترجمه ی: سعید جوی زاده، فاطمه سلطانی

انتشارات آکادمیک تهران

شماره تماس: 09382252774

تنها یک چیز

 


برچسب‌ها: ذهن میمونی, چند وظیفگی, کامپیوتر, حرفه ای
[ ] [ ] [ ]
<< مطالب جدیدتر    ........   

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موسسه علمی - تحقیقاتی چشم انداز
مرکز آموزش نرم افزار های کاربردی در شهر شیراز
دپارتمان GIS وRS
دپارتمان عمران و معماری
دپارتمان حسابداری و مدیریت
دپارتمان زبان های خارجی
دپارتمان مکانیک
دپارتمان IT
sjavizadeh@yahoo.com
www.gisland.org
09382252774
لینک های مفید
امکانات وب