|
دکتر سعید جوی زاده :مشاور کسب و کارها آموزشگاه چشم انداز در شهر شیراز برگزار کننده دوره های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سنجش از دور(RS)
| ||
|
زمان منتظر هیچکس نمی ماند همسرم یک بار داستان یکی از دوستانش را برایم تعریف کرد. مادر این دوست معلم مدرسه و پدرش کشاورز بود. آنها در انتظار بازنشستگی و مسافرت تمام عمر خود را تلاش کردند، پس انداز کردند، و کمتر زندگی کردن. زن با علاقه سفرهای خرید که او و مادرش به مغازه پارچه فروشی محلی می رفتند و در آنجا پارچه و الگوهایی را انتخاب می کردند ، به خاطر می آورد. مادر توضیح داد که وقتی بازنشسته شد این لباسهای مسافرتی او بود. او هرگز به سال های بازنشستگی خود نرسید. در آخرین سال تدریس ، سرطان گرفت و بعد درگذشت. پدر هرگز از خرج کردن پولی که پس انداز کرده بودند احساس خوبی نداشت و معتقد بود که این پول هر دوی آن ها است و اکنون همسرش آنجا نیست تا آن را با او تقسیم کند. وقتی او درگذشت و دوست همسرم برای تمیز کردن خانه پدر و مادرش رفت، او یک کمد پر از پارچه و الگوهای لباس پیدا کرد. پدر هرگز آن را تمیز نکرده بود. او نمی توانست این کار را کند. گویی محتویات آن چنان مملو از وعده های تحقق نیافته بود و سنگین تر ازآن بود که بتواند بلندش کند. زمان منتظر هیچکس نمی ماند. اگر چیزی را به سمت افراط بکشید باقی چیزها برای همیشه به تعویق می افتد زمانی یک تاجر بسیار موفق را میشناختم که بیشتر عمرش روزهای طولانی و آخر هفتهها را کار کرده بود، و صادقانه معتقد بود که تمام این کارها را برای خانوادهاش انجام میدهد. و وقتی کار اون تمام شد، همه از ثمره کار او لذت میبرند، با هم وقت میگذرانند، سفر میکنند، و همه کارهایی را که هرگز انجام ندادهاند انجام میدهند. پس از گذشت سالها برای ساخت شرکت خود، او اخیراً آن را فروخته بود و آماده بحث در مورد آنچه که ممکن است در آینده انجام دهد، بود. از او پرسیدم حالش چطور است و او با افتخار اعلام کرد که خوب است. زمانی که مشغول ساختن کسب و کار بودم، هرگز خانه نبودم و به ندرت خانواده ام را می دیدم. بنابراین اکنون در تعطیلات با آنها هستم تا زمان از دست رفته را جبران کنم. میدونی چطوره ، درسته؟ حالا که پول و زمان دارم، آن سال ها را پس می گیرم.» آیا واقعاً فکر می کنید که می توانید قصه ی قبل از خواب یا تولد کودک را برگردانید؟ آیا یک مهمانی برای کودک پنج ساله با دوستان تخیلی همان شام با یک نوجوان با دوستان دبیرستانی است؟ آیا شرکت کردن والدین در بازی فوتبال کودکشان با شرکت در یک بازی فوتبال با فرزند بزرگسال برابر است؟ آیا فکر میکنید میتوانید با خدا معامله کنید که زمان را برای شما متوقف کند و از هر چیز مهمی تا زمانی که شما آماده شرکت کردن ، دست نگه دارد؟ وقتی با زمان خود قمار می کنید، ممکن است شرط بندی کنید که نتوانید آن را پرداخت کنید. حتی اگر مطمئن هستید که می توانید برنده شوید، مراقب باشید که آیا می توانید با چیزی که می بازید زندگی کنید. بازی با زمان شما را به داخل سوراخی بدون هیچ راه خروجی هدایت می کند. باور این دروغ با متقاعد کردن شما به انجام کارهایی که نباید انجام دهید و دست کشیدن از انجام کارهایی که باید انجام دهید، ضررهای خود را به همراه دارد. سوء مدیریت حد وسط می تواند یکی از مخرب ترین کارهایی باشد که انجام داده اید. شما نمی توانید اجتناب ناپذیر بودن زمان را نادیده بگیرید. بنابراین اگر دستیابی به تعادل دروغ است، پس چه کار می کنید؟ وزنه ی تعادل . کلمه "تعادل" را با "وزنه ی تعادل" جایگزین کنید تا آنچه تجربه می کنید منطقی شود . چیزهایی که ما حدس می زنیم که تعادل داشته باشند، واقعاً فقط متعادل کننده هستند. بالرین یک نمونه کلاسیک است. هنگامی که بالرین ژست نوک پنجه ی ایستاده را می گیرد ، می تواند بدون وزن ظاهر شود و روی هوا شناور باشد ، همان ایده تعادل و برازندگی. یک نگاه دقیق تر نشان می دهد که پنجه های او به طور نا محسوس در لرزش هستند و تنظیمات دقیق را برای تعادل انجام می دهند. وزنه ی تعادلی که به خوبی کار کند، توهم تعادل را ایجاد می کند. برگرفته از کتاب تنها یک چیز. ترجمه ی فاطمه سلطانی ، سعید جوی زاده انتشارات آکادمیک تهران برچسبها: کتاب تنها یک چیز, سعید جوی زاده, فاطمه سلطانی, تعادل [ ] [ ] [ ]
|
||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||